یادداشت | کار "روحانی" همزیستی با مردم و احیای فطرت است
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، امام علی علیه السلام چاه حفر می کرد، شما لازم نیست این کار را بکنید، همین که از قم می آیید اینجا و پای حرف ما می نشینید، خیلی ارزشمند است.
چند سال قبل توفیقی شد تا برای مدت کوتاهی تبلیغ در فضای مترو تهران را تجربه کنم. از ساعت ۹ صبح تا ۷ شب با آدم های مختلفی صحبت می کردم که با وجود برخی مسائل تلخ که مطرح می کردند؛ اما آن فضا و گفتگوها دلنشین و اثر بخش بود. گوشه ای از ایستگاه با یک میز و چند صندلی و تابلویی که پشت سر نصب شده بود می نشستم و منتظر می شدم تا مراجعه کننده ها بیایند.
روزی یک جوان آمد و نشست و از شرح حال طلاق و دادگاه رفتنش گفت و شکایت داشت از قاضی و می گفت که شرایط من را درک نمی کند. بعد هم در لابهلای صحبتش مطلب بالا را گفت که هیچوقت از یادم نمی رود. این گفتوگو و گوش دادن به او برایش خیلی غنیمت بود. تقریبا این حالت رضایتمندی در بیشتر مراجعین وجود داشت. حتی یک نفر در دفتر ثبت پیشنهاد و انتقاد نوشته بود وقتی ما وارد فضای مترو می شویم و طلبه ها را اینجا می بینیم احساس امنیت می کنیم.
آن فضای خوب و صمیمی خیلی زود با سنگ اندازی و بی تدبیری از بین رفت؛ اما این روش در همه جا قابل اجرا است. هر طلبه ای که مبلغ است، امام جمعه یا جماعت است باید برنامه داشته باشد برای سخن گفتن رو در رو با مردم و مخاطبان. باید فراتر از منبر و محراب پا گذاشت و به اندازه ای که حرف می زنند یا حتی خیلی بیشتر از آن به حرفها گوش بدهند. چرا برخی امام جمعه و جماعت ها و سخنران ها از شنیدن فرار میکنند؟ اگر هر عمامه به سرها روزانه حداقل یک ساعت گوش شنوا باشد برای مردم، روز به روز از تعداد دنبال کنندگان فلان فرد مخالف نظام که مردم را درگیر جنبش(کمپین) های مختلف می کند کاسته خواهد شد.
مولا علی علیه السلام صندوقی داشت برای دریافت حرف های مردم و برخی حتی ناسزا می نوشتند و داخلش قرار می دادند. (1) یک پیشنهاد این است که امامان جماعت مساجد شهر و روستا همین روش را اجرا کنند و هرماه مطالبات مردم را از جایگاه امام مسجد محل یا بازار به گوش مسؤولان برسانند. الآن برخی امامان جمعه کارهای خوبی شروع کرده اند؛ اما کم است و باید بقیه هم صنفان نیز به یاری بشتابند. در این شرایط باید امامان جمعه بی تاب باشند برای گشت و گذار در کوچه و بازار و همراهی با خواسته های به حق ملت. گویا برخی می ترسند با حضور در جمع مردم حرف گزنده ای بشنوند و همین مانع از حضور ضروری و گره گشای آنها شده است. بر فرض که چنین باشد اما آیا این بهتر است یا پناه بردن برخی از مردم به دامان آلوده فراری های ضد نظام که شادمانند از نظاره این وضعیت؟
مردم گله مندند از امام جماعتی که افق دیدش از درب مسجد تا محراب و منبر بیشتر نیست و با مخاطبانش کاری ندارد. گله دارند از امام جمعه ای که به غیر از روزهای جمعه در شهری که خطبه می خواند حضور ندارد و برای مردم وقت نمی گذارد. نتیجه اش هم می شود نمازجمعه های کم جمعیت و بی رونق.
حتما برخی خواهند گفت قشر روحانی در حوادث مختلف مثل سیل و زلزله حضور دارد و در مواردی هم بیانیه و پیام هایی از جانب آنها صادر می شود. کسی منکر این موضوع نیست؛ اما پاسخ این است که سیل و زلزله در همه جا رخ نمی دهد و صدور بیانیه و اعلام موضع نیز نقش مکمل را دارد. حتی اردوهای جهادی نیز در همه نقاط کشور اجرا نمی شود و محدود است. با وجود این در کنار همه اینها باید حضور فیزیکی مورد توجه جدی قرار بگیرد. باید در همه شرایط به خصوص در وضعیت فعلی طلاب و روحانیون فطرت ها را احیا کنند و همزیستی خودشان با مردم را برجسته سازند.
هنوز هم دیر نشده است. باید هر عمامه به سری که دغدغه حفظ نظام را دارد با هر روشی که می داند، ملت صبور را دلگرم و امیدوار کند به آینده. با نوشتن با گفتن و از همه مهمتر با گوش دادن به خواسته هایی که اگر شنیده نشوند به عقده های تخریب گر تبدیل خواهند شد./۹۱۸/ی۷۰۳/س
حجت الاسلام محمدهادی سمتی، پژوهشگر و مبلغ حوزه علمیه قم
پی نوشت
- كتاب موسوعة الإمام علي بن أبي طالب ( ع ) في الكتاب والسنة والتاريخ، جلد : 4 ، ص 244